صبح جمعه با چشمان منتظر و دستان برافراشته به سوی آسمان مینگریم و آن را پر میکنیم از ایمان و آرزوی دیدارش در هر دم، درونمان زنده میشود!
جمعه روزی است که دلها را از خواب بیدار میکند، جمعهای که آفتاب ظهور اوست! جمعهای که با ندبه، بالهای امید پرواز میکند و با زمزمههای صلوات، گل انتظار، شکفته میشود!
جمعهای که پیشامد غروب قمر اوست و بارانی از برکت و عدالت به زمین سرازیر میشود! پشت ابرها، آفتابی پنهان شده و دلها تشنهی نور و روشنایی اوست! در ضیافت قدومش، شکوفههای امید به گل ایمان میخندند! آسمان، آبیتر از همیشه و باد، با ترانههای صمیمی بر دلها مینوازد! زمین میلرزد از شوق و شادی و عطر وجودش در هر ذره، جان میدمد!
ظهور، فصلیاست از رویای واقعیت! هر نقطه از زمین، سرسبزی آرزوها را میبیند! غروب لحظهها به نغمهی بیپایانی میرسد! موجی از شادی و طوفانی از استقلال پدید میآید تا ظلم ریشهکن شود؛ بعوناللهتعالی!
أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ ﴿هود،۸۱﴾